بر مشمامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۱، ۰۶:۵۰ ب.ظ
کاروان راهی است از هر سو به سوی کربلا
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
کاشکی از خانه ی ما تا حرم راهی نبود
کاشکی در باز می شد رو به روی کربلا
بیقرارم کرده ...میدانی؟گلی گم کرده ام
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
کاشکی از خانه ی ما تا حرم راهی نبود
کاشکی در باز می شد رو به روی کربلا
بیقرارم کرده ...میدانی؟گلی گم کرده ام
- ۹۱/۰۹/۰۹
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان واژه هاست
شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست