نـــامه هایے ، که براے آمــــدنت انداختیم . . .
در 【چـــاه جمـــکران】 . . .
رکـــــورد نــــامه هاے ✘ کوفـــیــان ✘ را زد . . .
دعـــا کــــن "کوفــ✘ ـے" نباشیم . . .
◥ مهــــدے جـــــان ◣. . .
- ۲ نظر
- ۱۳ دی ۹۱ ، ۲۲:۲۴
نـــامه هایے ، که براے آمــــدنت انداختیم . . .
در 【چـــاه جمـــکران】 . . .
رکـــــورد نــــامه هاے ✘ کوفـــیــان ✘ را زد . . .
دعـــا کــــن "کوفــ✘ ـے" نباشیم . . .
◥ مهــــدے جـــــان ◣. . .
همه دارند به پابوسی تو می آیند
طبق ِ معمول من ِ بی سر و پا جا ماندم ...
در شهر کوفه بود که بال و پرم شکست
نزدیک خانه ی پدریّ ام سرم شکست
وای از عبور کردن مثل غلام ها
وای از نگاه های سر پشت بام ها
باور نمی کنی که سرم سایبان نداشت؟!
در ازدحام، محمل من پاسبان نداشت؟!
تا شهر شام رفتم و معجر نداشتم
تقصیر من چه بود؟ برادر نداشتم
از بس رسید سنگ به سمت جبین من
نزدیک بود پاره شود آستین من
منبع : صفحه کلوب کبلای عباس دادخواه
ای اهل تسنن من دلی پر دارم
من ربط به گرد و خاک چادر دارم
وحدت به روی چشم ولی من شخصا
از دشمن مرتـــضی تنفر دارم
ضرب سیلی دیده ای را تار کرد/
مجتبی با زهر آن افطار کرد /
با غلاف تیغ
بازویی شکست/
شمر، روی سینه ی مولا نشست /
روی مه را، جوهر نیلی زدند/
دختری در کربلا سیلی زدند /
درب بیت وحی را افروختند/
خیمه ی اهل حرم را
سوختند /
میخ در پهلوی محسن را درید/
تیر شد بر حنجر اصغر رسید/
فاطمه
یعنی زدن در کوچه ها /
مادری را پیش چشم بچه ها
......................یا مادر
در سجده هنوز با تـ♥ــو سرسنگین ایم
دلبسته ی این زندگی رنگین ایم
دیوار وضوخانه پُر از آیینه است
این است که در نماز هم خودبین ایم
"میلاد عرفان پور"
دانی که چرا جغد به ویرانه نشیند به همه عـُـمر ؟
خاکم به دهن باد که آن جای یتیمان حسین است .
دانی که چرا کوفی و شامی شده بد نام ؟
خائن به حریم و هدف و راه حسین است