فرات - پایگاه اشعار مذهبی

فرات سرور آب های دنیا و آخرت است و آب دو ناودان از ناودان های بهشت در آن جاریست

فرات - پایگاه اشعار مذهبی

فرات سرور آب های دنیا و آخرت است و آب دو ناودان از ناودان های بهشت در آن جاریست

✜ حــسـن تـب دارد، در خـواب گویـد نــزن سیـلـے 【ستمــگـر】 درد دارد):˙·٠•●♥

آخرین مطالب

۴۸ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است


بسى پادشاهى کنم در گدایى

چو باشم ،گداى گدایان زهراء

  • جواد نصیر


جانـت بـه کــویــر تفتــه دریـا بخشید /
هفتاد و دو گل ، به متن صحرا بخشید

بـــا جلـــوه ی کــربـلای عـاشـورایی /
خـون تــو بـه رنگ سرخ معنا بخشید . . .

  • جواد نصیر

آسمان تکیه به دستان تو دارد عباس
مرغ دل، خانه در ایوان تو دارد عباس

در حریمت نه فقط دل شدگان حیرانند
عشق هم دست به دامان تو دارد عباس



حضرت عباس

  • جواد نصیر

در حریمت همه ی قافیه ها پر بارند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند

حرم کربلا
  • جواد نصیر

 بابا سلام عمه رسیده بلند شو....
از تحترام قد خمیده بلند شو....
با گردن بریده بریده بلند شو...
.
عمه اگر شکسته شده.قدکمان شده
چون میهمان مجلس نامحرمان شده

حضرت زینب

  • جواد نصیر

اتفاقی عجیب افتاد

امروز تو تعزیه خوانی ناگهان پرچم حضرت عباس رو آورند تو مجلس

نگاهش کردم و بوسیدمش
و دیگر اشک های لعنتی نگاشتند دقایقی با سقای لب تشنه دردل کنم

عجیب حالی بود و عجیب روزی



  • جواد نصیر

هر وقت سیلی خوردی بگو (یا زهرا)
هر وقت دستت رو بستند بگو (یاعلی)
هر وقت بی یاور شدی بگو (یا حسن)
هر وقت آب خوردی بگو (یاحسین)
اما اگر تشنه شدی ، آب نخوردی ، دستتو بستند ، بی یاور شدی ، سیلی خوردی بگو (امان از دل زینب)


منبع : طلوع فجر نوکر امام زمان العجل مولا

  • جواد نصیر

نـــامه هایے ، که براے آمــــدنت انداختیم . . .

در 【چـــاه جمـــکران】 . . .

رکـــــورد نــــامه هاے ✘ کوفـــیــان ✘ را زد . . .

دعـــا کــــن "کوفــ✘ ـے" نباشیم . . .

◥ مهــــدے جـــــان ◣. . .



  • جواد نصیر

همه دارند به پابوسی تو می آیند

طبق ِ معمول من ِ بی سر و پا جا ماندم ...



  • جواد نصیر

در شهر کوفه بود که بال و پرم شکست
نزدیک خانه ی پدریّ ام سرم شکست

وای از عبور کردن مثل غلام ها
وای از نگاه های سر پشت بام ها

باور نمی کنی که سرم سایبان نداشت؟!
در ازدحام، محمل من پاسبان نداشت؟!


تا شهر شام رفتم و معجر نداشتم
تقصیر من چه بود؟ برادر نداشتم

از بس رسید سنگ به سمت جبین من
نزدیک بود پاره شود آستین من



منبع : صفحه کلوب کبلای عباس دادخواه

  • جواد نصیر