فرات - پایگاه اشعار مذهبی

فرات سرور آب های دنیا و آخرت است و آب دو ناودان از ناودان های بهشت در آن جاریست

فرات - پایگاه اشعار مذهبی

فرات سرور آب های دنیا و آخرت است و آب دو ناودان از ناودان های بهشت در آن جاریست

✜ حــسـن تـب دارد، در خـواب گویـد نــزن سیـلـے 【ستمــگـر】 درد دارد):˙·٠•●♥

آخرین مطالب

۱۴۸ مطلب با موضوع «امام حسین ( ع )» ثبت شده است

ظرف غذای نذری همسایه را نگرفتم،
هاج و واج نگاهم کرد.
گفتم غذا پخته ام و این زیادی است!
به او نگفتم که اگر فقط ده دقیقه سرکوچه بایستد ،
حتما یک نفر را می بیند که سطل آشغال را
...می کاود برای یافتن لقمه ای نان...
دوروبرم پر است ازیتیم ،نیازمند و کودکان خیابانی!
یــــــــــــــک محل را نذری میدهید،بی آنکه حواستان باشد
نیازمندان،زورشان به صف ایستادن نمیرسد!
و اگر هم برسد، از لباسهایشان خجالت می کشند!
نذرتان قبول عزیزان !
که هم محلی هایتان
از زعفران برنج نذریتان تعریف میکنند..
  • جواد نصیر
کاش این قبر تو گم باشد و پیدا نشود
اگرم شد سر نبش قبر بلوا نشود

از تو گهواره ای مانده ببرندش غارت
ولی ای کاش سر راس تو دعوا نشود


  • جواد نصیر

جـــلـــوتـــر از "ولــی" بــودن آنـجــا رواســتـــ کـه

بـتــوانــی "تــیر هــا" را بـه جــان بــخـــری تــا

"نـــمــــاز" بـــرپــــا شـــود .. !


  • جواد نصیر
از تو سر و ز مادر من سینه ای شکست
تا صبح حشر بر سر و بر سینه می زنم
جدم که نیست در بر تو مادرم که نیست
دارم به جای چند نفر سینه می زنم...

  • جواد نصیر
در کاسه غیر پسته خندان ندیده اند //
بادام تلخ درد یتیمان ندیده اند

گفتند: نیست از شب یلدا بلندتر //
پیداست اینکه "شام غریبان" ندیده اند


  • جواد نصیر

در اعتکاف نشستم به پای چشمانت
منی که بوده دلم مبتلای چشمانت

اشاره ای نه ، نگاهی نه ، من دلم راضی ست
به یک بهم زدن پلکهای چشمانت

تو آمدی و علی و پیمبر و زهرا
شدند زائر کرب و بلای چشمانت

*تو یک نگاه کن آقا ببین که بعد از آن*
*هزار بار بمیرم برای چشمانت*


  • جواد نصیر
یادش به خیر ! ناله اگر جوش می گرفت
دست عمو مرا به سر دوش می گرفت

گاهی هم آفتاب نگاه پدر مرا
گلبوسه می نشاند و در آغوش می گرفت

آن گوشوارِ غرقه به خونم که جای خود
سیلی هم انتقام من از گوش می گرفت

گاه انتقام خصم زما بهر ناله بود
گاهی تقاص از لب خاموش می گرفت

تنها شبیه مادر تو بود دخترت
دستی اگر به زخمیِ پهلوش می گرفت

  • جواد نصیر
از حســــــن هرکس که در دل کینـــــــه داشـــــــت
ضـــربه‌ای بر جســـــــم قاســــــــــم می‌گذاشــــــت

قاتـــل او مـــیــکــــند ایـــــــــن زمــــــزمــــــــــه
مـــیـکـــــــشم او را بــــه یـــــــــــاد فاطــمــــــــه

  • جواد نصیر
ما از در حسینیه جایی نمی رویم
هستیم تا همیشه فقط در امان تو

هر شب نشسته فطرس اشکم به راه عشق
آنجا که صبح می گذرد کاروان تو...


  • جواد نصیر

فردوس ماست تا به ابد روضة الحسین
تنها بهشت اهل ولا ، کربلای توست

در آستانة تو کسی نا امید نیست
صحن امیر علقمه دار الشفای توست



  • جواد نصیر