فرات - پایگاه اشعار مذهبی

فرات سرور آب های دنیا و آخرت است و آب دو ناودان از ناودان های بهشت در آن جاریست

فرات - پایگاه اشعار مذهبی

فرات سرور آب های دنیا و آخرت است و آب دو ناودان از ناودان های بهشت در آن جاریست

✜ حــسـن تـب دارد، در خـواب گویـد نــزن سیـلـے 【ستمــگـر】 درد دارد):˙·٠•●♥

آخرین مطالب

۲۷ مطلب با موضوع «حضرت فاطمه» ثبت شده است

عاشق به سوز عشق خودش اعتنا کند
عشق به غیر آل علی را رها کند

شکر خدا عنایت زهرا به ما رسید
مادر همیشه فکر دل بچه را کند

مشمول موهبات خداوند میشود
آن محفلی که روضه سقا به پا کند

سینه زنی که کرب و بلا را ندیده است
باید توسلی به امام رضا کند

فردای حشر در وسط ازدحام خلق
تا فاطمه حسین خودش را صدا کند-

از فرط گریه ها همه بیهوش می شوند
وقتی اشاره بر سر از تن جدا کند

قصد خدا ز روز قیامت همین بود
تا روضه ای به وسعت عالم بنا کند
  • جواد نصیر

ز حـال و روز عـزیـز نبی خبر دارید؟

شنیده ام که دو ماهی ست ، سخت بیماراست....

یا زهــــــــرا (س)



  • جواد نصیر
تا خانه بجز راه کم ومختصری نیست
آهسته برو؛ صبر کن اینجا خطری نیست
بعد از پر و بالی که زدم دور وبرم را
گشتی که ببینی اثر از بال وپری نیست؟
رفتیم به خانه نکند گریه کنی! خب؟
قربان تو که خوبتر از تو پسری نیست
وقتی که رسیدیم تنت اینبار نلرزد
یک طور نشان میدهی اصلا خبری نیست
حالا به رخم خیره شو تا خوب ببینی
از ضربه ی آن حادثه دیگر اثری نیست؟
از روسری وگوش من این منظره پیداست
بر شاخه خونی شده دیگر ثمری نیست

امام حسنی ها مادرین ...


  • جواد نصیر

قرآن و اهل بیت نبی اصل سنت است
هر کس جدا ز این دو شود،اهل بدعت است

ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم

امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم
فردا به عشق "فاطمه" شمشیر می زنیم

  • جواد نصیر


بسى پادشاهى کنم در گدایى

چو باشم ،گداى گدایان زهراء

  • جواد نصیر

ای اهل تسنن من دلی پر دارم
من ربط به گرد و خاک چادر دارم

وحدت به روی چشم ولی من شخصا
از دشمن مرتـــضی تنفر دارم


  • جواد نصیر

ضرب سیلی دیده ای را تار کرد/

مجتبی با زهر آن افطار کرد /

با غلاف تیغ بازویی شکست/

شمر، روی سینه ی مولا نشست /

روی مه را، جوهر نیلی زدند/

دختری در کربلا سیلی زدند /

درب بیت وحی را افروختند/

خیمه ی اهل حرم را سوختند /

میخ در پهلوی محسن را درید/

تیر شد بر حنجر اصغر رسید/

فاطمه یعنی زدن در کوچه ها /

مادری را پیش چشم بچه ها

......................یا مادر


  • جواد نصیر